آیندهی بیتکوین چگونه خواهد بود؟ دنیای پیرامون ما تا چه اندازه به این فنآوری نیازمند و وابسته خواهد شد؟
پول و تجارت ، در سال ۱۹۷۱ و با دستور رئیسجمهور وقت آمریکا، نیکسون، دلار این کشور از استاندارد وابستگی به طلا جدا شد. او اعتقاد داشت دلار درمقایسه با شرکتهایی که با قیمت طلا در ارتباط نیستند، بهمرور با کاهش ارزش روبهرو میشود. بهبیاندیگر، دلار با آن وضعیت نمیتوانست به ارزی پایهای و مهم تبدیل شود.
مردم همیشه تصور میکنند ارزش پول به دارایی فیزیکی وابسته است؛ اما چنان تصوری دیگر نمیتواند صحیح باشد. پول احتمالا ساختار معنوی مشابه به رمزارز ندارد؛ اما اکثر ما میدانیم ارزش آن ساختار سنتی هم بسیار به اعتماد و باور مردم به ارزش وابسته است. بهعبارت دیگر، مردم در بسیاری از موقعیتها تصور میکنند چون دولت یا حکومت بهعنوان پشتیبان ارز عمل میکند، مباحث امنیتی و کنترلی آن دقیقتر هستند. البته، این باور صحیح است؛ اما تفاوت پول سنتی (فیات) با ارز دیجیتال در زمینهی کنترل و امنیت روزبهروز کمتر میشود.
رمزارزها در حدود یک دهه است که راه خود را در میان کاربران شبکههای اینترنتی باز کردهاند و این روزها حسابی برای قشر جوان جامعه چالشبرانگیز شدهاند. مردم به بهانههای مختلف ارزش رمزارز را با پولهای سنّتی مقایسه میکنند.
در این مقایسهها، یک نکته عموما دور از ذهن میماند و آنهم بیاعتمادی به ارزهایی است که دولتها از آنها پشتیبانی میکنند. درواقع، حامیان رمزارزها اعتقاد دارند ارزهای سنّتی هیچگاه اعتماد لازم در حوزههای مختلف، همچون امنیت و ثبات را برای مردم فراهم نخواهند کرد.
ارزش کلی پولهای فیات به احتمالات و اعتقاد به یک کشور و تصور آیندهی مثبت یا موفقیت آن مشروط است. ازلحاظ تأمین و توزیع نیز تصمیمهای کلاهبردارانهی بانک مرکزی میتواند ساختارها را بهنفع خود تغییر دهد. بهعلاوه، چاپ و تزریق پول اضافه نیز یکی از فرایندهایی محسوب میشود که در پولهای سنتی شاهد هستیم. درنتیجهی همهی اینها، تورمها و رکودهایی رخ میدهند که در سراسر جهان شاهد آن بودهایم.
با نگاهی کلی به آنچه گفته شد، به این نتیجه میرسیم هر حکومت میتواند در کوتاهترین زمان ارزش داراییهای مختلف را در کشورش تغییر دهد. برای مثالی از آن تصمیمها، سیاستها و راهکارهای متنوع سهامداری را میتوان نشانداد که در مناطق مختلف جهان اجرا شدهاند.
یکی از نمونههای دخالت دولتها در ساختارهای سهام پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ در آمریکا رخداد که حکومت کنترل کامل اوضاع را در دست گرفت و بازیگران و کارشناسان سیاسی توانایی ایجاد تغییرات آنچنانی نداشتند. البته، آن راهکارها از بیشترشدن وخامت اوضاع اقتصادی در کشور جلوگیری کرد؛ اما کمترین ارتباط را با مردم عادی داشت؛ چراکه از ابتدا، آنها عامل ایجاد رکود و بحران مالی نبودند.
بحران مالی ۲۰۰۸ و پیدایش رمزارز
برخی کارشناسان همزمانی تولد رمزارزها و محبوبیت آنها در دوران نزدیک به بحران اقتصادی آمریکا را بررسی میکنند. برخی میگویند اتفاق یا ارتباط مهمی در آن تولد دخیل نبوده است. دلیل آنها برای چنان استدلالی، ابتدا بر غیرمتمرکزبودن ارز دیجیتال استوار میشود.
رمزارزهای واقعی را شبکهای غیرمتمرکز و توزیعشده از کاربران کنترل میکنند که قدرتی برابر برای کنترل دارند. فرآیندهای آنها بهصورت اجماعی انجام میشود که خود، نوآوری انقلابی در صنعت و بازار است. بههرحال، کنترلکنندگان ارز دیجیتال افراد منتخب مردم مانند نمایندگان مجلسها نیستند که بهجای آنها تصمیمگیری میکنند. درنهایت، میتوان استدلال کرد در آن صنعت، مردم درصورت تمایل، خودشان تصمیمگیرندهی فرایندها هستند.
امروزه، بیان میشود دلار، یکی از ارزهای مهم جهانی، تأثیری از نوسان دنیای رمزارز نمیپذیرد که البته، نظری صحیح است. دلار به رمزارز وابسته نیست و درمقابل، رمزارزها با خرابکاریها و اشتباههای دولتها مقابله میکنند. درواقع، آنها از همان زمینه رشد یافتهاند. صنعت رمزارز جایگزینی برای اعتماد مردم به دولتهایی است که در مسیر علاقهمندیها و آیندهی روشن حرکت نکردهاند. درنهایت، میتوان نتیجهگیری کرد وقتی جایگزینی برای داراییهای دولتی وجود داشته باشد، مردم میتوانند آیندهی خود را در دست بگیرند.
قبل از تولد بیت کوین هیچ جایگزینی برای ارزهای سنتی وجود نداشت. البته، مردم میتوانستند پول خود را به داراییهای مختلف همچون سهام تبدیل کنند؛ اما از نقدینگی در آن خبری نبود. مردم پول خود را در حالتی با دسترسی سریع نیاز دارند؛ ولی در بسیاری از کشورها، با وجود اَبَرتورم، نگهداری پول بهصورت پول هم عاقلانه نبود.
اعتماد و مسئولیت شخصی مالی
گسترش رمزارزها وابستگی مردم به دولت را از بین میبرد. درواقع، آنها توانایی و قدرت مردم را نیز دربرابر ساختارهای سنتی افزایش میدهند. تنها بههمیندلیل، شاید بتوان رمزارز را فناوری بسیار مهم و حیاتی آینده نامید. اگرچه اکثر قیمتهای کنونی در آن بازار بهاحتمال زیاد حباب هستند، فراموش نکنید حباب داتکام نیز چند دهه پیش وجود داشت و ترکیدنش باعث مرگ اینترنت نشد. آن حباب دورانی خلق کرد که شاید بتوان از آن بهعنوان بزرگترین دورهی نوآوری تاریخ برای مصرفکنندگان یاد کرد. شاید بلاکچین و ارز دیجیتال نیز بتوانند انقلابهایی مشابه را شکل دهند.
کارشناسان مختلف رمزارزهای کنونی را با اولین وبسایتهای دوران داتکام مقایسه میکنند. بهعنوان مثال، آنها بیتکوین را شبیه به وبسایت خریدوفروش Pets.com میدانند و اتریوم، شاید مایاسپیس دوران حاضر باشد. البته، هنوز جوانههایی شبیه به فیسبوک، آمازون، گوگل و توییتر متولد نشدهاند که آیندهی صنعت را مانند دوران کنونی اینترنت رقم بزنند. شاید آن جوانهها روزی در اتاق کوچک خوابگاهی در چین یا هر کشور دیگر متولد شوند؛ دقیقا شبیه به غولهای امروزی دنیای فناوری.
مردم باید حقیقت ارز دیجیتال و آیندهی درانتظار آن را درک کنند. همان مقایسه با دوران حباب داتکام، میتواند زیرساختی مطمئن برای تحلیل و درک جهان جدید باشد. آنها باید بدانند صنعت مدنظر، درحالتولد است و هنوز کاربردهای واقعی آن درک نشدهاند. فراموش نکنید هر نوآوری انقلابی در طول تاریخ، چنین روندی طی کرد. در همهی آنها، انفجاری اولیه و سپس، رشدی پایدار وجود داشت.
رشد پایدار فناوریها، به بلوغ و درک ظرفیتهای آنها وابسته میشود. در دنیای ارز دیجیتال، هنوز به آن بلوغ و درک نزدیک نشدهایم و کاربردهای واقعی صنعت را نیز درک نکردهایم. قطعا در آن مسیر، شکستهای بزرگ هم رخ خواهد داد. کسانی که با حدس و گمان سودهای چندینبرابری به صنعت رمزارز وارد میشوند، شاید حتی زندگی خود را در آن مسیر از دست بدهند. بههرحال، کاربرد واقعی آن مسئلهی اساسی است که باید کشف شود و نوسانهای قیمتی و موارد مشابه، تأثیر و ارتباطی با آن ندارند. با نگاهی به گذشته، میتوان ظرفیتهای توسعهای و کنترلی فناوری جدید را درک کرد.
آغاز راه بیتکوین، فراز و نشیبها
ساختار خاص و ناشناس ارز دیجیتال مرموز بیتکوین و نوسانهای شدید آن از زمان شکلگیری رسمی یعنی سال ۲۰۰۹، موجب شده تا عدهای بیتکوین را یک حباب که روزگاری بهطور کامل فرو میریزد و دیگران آن را فرصتی عظیم ببینند که شانس بهرهمندی از مزایایش را از دست دادهاند. فوربس در سال ۲۰۱۳، بیتکوین را بهترین سرمایهگذاری سال نامید. یک سال بعد بلومبرگ بیتکوین را در ردیف یکی از بدترین سرمایهگذاریها آورد. بااینحال در سال ۲۰۱۵، بیتکوین در صدر جدول ارزهای سودآور بلومبرگ قرار گرفت.
ورای این دیدگاههای گاه متناقض، روشن است که بیتکوین و بهطور کلی رمزارزها، یکی از ابداعات انقلابی بشر در حوزهی مالی و دگرگونکنندهی زندگی انسانها هستند. بهگونهای که نوسانهای آن را نه به حساب دلالبازی و فریبکاریهای بازاری بلکه باید به این دلیل دانست که دائما، افراد بیشتری خود را با بیتکوین همسو میکنند.
با گذشت ۱۰ سال از عمر بیتکوین حالا چانگپنگ ژائو مدیرعامل باینانس اعتقاد دارد که ما همچنان در ابتدای مسیر انقلابی هستیم که رمزارزها ایجاد کردهاند. پیام آقای چانگ بهطور حتم مایهی مسرت علاقهمندان به رمزارزها و کسانی خواهد بود که گمان میکنند از قافله جا ماندهاند و فرصت سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال را از دست دادهاند. به عقیدهی او، رمزارزها هنوز گامهای آغازین را میپیمایند و ازاینرو اگر هنوز وارد این حوزه نشدهاید، چیزی از دست ندادهاید و میتوانید همچنان از این بازار سود کنید.
چانگپنگژائو در پاسخ به توئیت یکی از کاربران، این اظهارنظر را کرده است. این کاربر توئیتر در حساب خود نوشته بود: ای کاش زودتر در سال ۲۰۱۳ وارد بازار بیتکوین میشدم. زمانیکه فناوری رمزارزها هنوز در دوران طفولیت خود بود. اشارهی این کاربر به نوسانات شدید سال ۲۰۱۳ است که قیمت بیتکوین بین ۱۳ دلار تا ۹۴۷ دلار در نوسان بود. هرچند که این رقم در حال حاضر و با وجود کلیهی نوسانات، در محدودهی ۳.۶۰۰ دلار است.
چانگ بهدنبالکنندگان خود در توییتر این نوید را داده که هنوز اخبار خوش در راهند و همچنان میتوان سوار بر این موج شد: این درست همان فکری است که من هم در سال ۲۰۱۳ میکردم. «لعنتی! باز هم جا ماندم! ای کاش زودتر از اینها وارد این بازار میشدم». کم و بیش این حرفها را از سایرین هم میشنیدم. اما هنوز هم دیر نشده و درواقع ما در ابتدای انقلاب رمزارزها قرار داریم.
زمانیکه اریک وورهیس – مدیرعامل مرکز تبادل رمزارز شیپ شیفت از موفقیت بینانس به رهبری چانگپنگژائو آن هم ظرف مدت کوتاهی که از عمر این شرکت میگذرد تمجید کرد، این مکالمهی توئیتری جالب توجه میان دو شخصیت اثرگذار بازار ارزهای دیجیتال و نیز کاربران دیگر شکل گرفت. کاربرانی که بابت دیر وارد شدن به بازار پرسود رمزارزها غبطه میخوردند. اما دیدگاه چانگپنگ متفاوت از این کاربران است و او چشماندازهای بزرگتری را برای ارزهای دیجیتال متصور است.
مجموعهی اریک وورهیس، آخرین قربانی زمستان استخوانسوز رمزارزها بود. شیپشیفت در ژانویه ۲۰۱۹ و متعاقب پسلرزههای افت شدید ارزش بیتکوین در سال ۲۰۱۸، ناچار به تعدیل یک سوم از ۳۷ نفر نیروی خود شد. وورهیس ضمن پذیرش مسئولیت وضعیت فاجعه آمیز شرکت خود، گفت که پذیرش خطرات مالی، بخشی از وظیفهی ذاتی او در مقام مدیرعامل است: بهعنوان یک سازمان با تصمیمی دشوار روبهرو بودیم، اما خطرات ناشی از داراییهای رمزنگاریشده را به جان میخریم. حجم عمدهای از ترازنامه ما متشکل از رمزارزها است. ما بیثباتی را قبول میکنیم، خطر را قبول میکنیم … من این اشتباه را به پای کسی جز خودم نمینویسم.
اما با وجود رکود طولانیمدت بازار و خالی شدن حباب ارزهای دیجیتال، افراد خوشبینی مثل چانگ ژائو بر دیدگاه خود مبنی بر وقوع یک انقلاب خیرهکننده در رمزارزها که تمام صنایع، از جمله نظام منسوخ مالی را دربرخواهد گرفت، پافشاری میکنند. به گزارش خبرگزاری CCN، چانگ ژائو تردیدی ندارد که بینانس همچنان ظرف ۱۰۰ سال آینده با قوت باقی خواهد ماند، چرا که ارزهای دیجیتال هنوز در آغاز راه خود قرار دارند.
تیم دراپر که از جمله میلیاردرهای صنایع فناورانه است، چشم اندازی عجیب پیرامون صنعت رمزنگاری و رمزارزها دارد. دراپر پیشبینی میکند که رمزارز درنهایت، پول بیپشتوانه (یا پول فیات که ارزشش ذاتی نبوده و تنها ناشی از دستور دولتی یا قانون باشد) را کنار میزند، تا جایی که میتواند دو سوم کل ارز جهانی را شامل شود.
دراپر یکی از هواداران سرسخت رمزارزها است که پیشبینی میکند ارزش هر بیتکوین تا سال ۲۰۲۲ بالغ بر ۲۵۰.۰۰۰ دلار شود. به این ترتیب، شکستهای کوتاهمدت رمزارزها و رکود نسبی گاه و بیگاه آن در بازار، امثال دراپر را مایوس نمیکند.
بهگفتهی دراپر، رمزنگاری یک انقلاب تحولساز و نوآورانه و به فراخور مقتضیات زمانه است و همانگونه که ویکتور هوگو رماننویس شهیر فرانسوی میگوید، هیچ چیز قادر نیست سد راه ایدههایی شود که زمانشان فرا رسیده است. ازاینرو نمیتوان با هیچ وسیلهای مانع توسعهی روزافزون و فراگیر شدن رمزارزها شد. رمزارزها در همهجا بدون دخالت دولت و واسطهها مورد پذیرش قرار میگیرند و میتوانند براساس یک قرارداد و بدون درگیر شدن با مقررات و قواعد حسابداری، به شکل خودکار انتقالشان داد.
دراپر اینطور ادامه میدهد که اینترنت نیز چنین سرنوشتی را داشته است. در سال ۱۹۹۴، اینترنت تنها منحصر به کسانی بود که بهدنبال سرگرمی بودند. شبکهی جهانی، شروعی طوفانی داشت و سپس آرامشی آشکار بر آن حاکم شد و سپس موج بعدی آن متمرکزتر اما خیلی بزرگتر بود. او معتقد است که چنین اتفاقی در مورد صنعت رمزارزها نیز رخ خواهد داد.
اکنون، هیچ دولتی را سراغ نداریم که نخواهد در اقتصاد بیتکوین برنده باشد. کشورهای هوشمند اجازهی پیشرفت را به رمزارزها میدهند و قانون را سد راه موج خروشان این صنعت قرار نمیدهند. درست همانگونه که شبکهی جهانی آزاد؛ موجب شکوفایی اقتصاد مبتنی بر اینترنت شد. بازگذاشتن دست سرمایهگذاران در تبادل ارزهای دیجیتال، کمک بسیاری به شکوفایی اقتصاد خواهد کرد.
منابع: